و روح مناجات منی، قبله ی حاجات منی
ای گل پر پر
تو کشته شدی با لب تشنه و دو چشمم شده از خون جگر تر
ای قبله گه اهل یقین، معنی قرآن مبین، روح دعایی
تو کشته شدی در ره دین، سوخت ز داغت جگر زینب(ع) مضطر
تو ماه منیری، بر شیعه امیری، جان همه عالم به فدایت
رفتی تو و پاشیده شد از داغ غمت خاک عزا بر سر خواهر
ای شیشه ی عطری که در آن ظهر عطش گشت جدا سر ز تن تو
از عرش خدا تا به زمین یک سره از عطر وجود تو معطر
افتاده تن بی سر و مجروح تو ای حضرت خورشید روی خاک
داری تو نشان ها به تن از ضربت شمشیر و هم از نیزه و خنجر
تو کشته شدی روز من از داغ تو شد تیره و تاریکتر از شب
پوشم به تن از داغ تو تا روز جزا رخت عزا جان برادر
هر سو نگرم نعش شهیدی است که رفته سر او بر سر نیزه
بی غسل و کفن مانده روی خاک اجساد شهیدان مطهر
شد خانه ی غم تا به ابد از غم تو قلب من غمزده ی زار
از داغ تو فریاد زنم یا که بسوزم ز غم اکبر(ع) و اصغر(ع)
هفتاد و دو تا سرو سهی با تبر کفر شکسته شد و افتاد
افتاده روی خاک زمین وای که هفتاد و دو تا پیکر بی سر
فرمود پیمبر(ص) که مودت به اولاد من است مزد رسالت
با سیلی و با ضربه ی شمشیر کجا داده کسی مزد پیمبر(ص)
افتاده روی خاک ورقهای گسسته شده ی مصحف قرآن
بر نیزه ولی جلوه کنان مصحف زهراست همان سوره ی کوثر
یک سوی کشد شعله خیام حرم و ناله کنانند یتیمان
یک سوی سر نعش حسین(ع) گریه کنان حضرت صدیقه ی اطهر